رئیسی: ملت ایران هم گزینه نظامی آمریکا را نامعتبر کرده است | واشنگتن و متحدینش به سیاست ناکام بیثباتسازی متوسل شدهاند
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۰۵۸۳
به گزارش همشهری آنلاین، ششمین اجلاس سران کشورهای عضو کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا (سیکا) صبح امروز (پنجشنبه ۲۱ مهر) به ریاست قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور قزاقستان و با حضور آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور کشورمان و ۱۰ تن دیگر از سران و روسای کشورهای عضو، آغاز به کار کرد.
رئیسجمهوری اسلامی ایران در سخنانی در این اجلاس با بیان اینکه ملت ایران گزینه نظامی آمریکا را نامعتبر کرده و اینک در پی ناکامی آمریکا در نظام تحریم، واشنگتن و متحدینش به سیاست ناکام بیثباتسازی متوسل شده است، گفت: آنچه موجب موفقیت ملت ایران شده و سلطهگران را به وحشت انداخته، توجه ملت ایران به پیشرفت بر اساس قدرت کنونی خود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل سخنرانی رئیسجمهوری اسلامی ایران در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
برادر گرامی جناب آقای توکایف رییسجمهور محترم قزاقستان؛
روسای محترم جمهور، مقامات عالیرتبه؛
خانمها و آقایان،
ابتدا مراتب تشکر و قدردانی خود را از جناب آقای توکایف، رئیسجمهور محترم کشور قزاقستان برای میهماننوازی ایشان و همچنین برنامهریزی بسیار خوب برای برگزاری این نشستِ مهم، ابراز مینمایم.
فرا رسیدن سیامین سالگرد تأسیس کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا (سیکا) را تبریک میگویم. امیدوارم با تبدیل سیکا به یک سازمان منطقهای، روند بالندگی این ساختار ارزشمند همکاری برای کسب جایگاهی موثر در سطح منطقهای و بینالمللی تداوم یابد.
بر تحقق یک نظم عادلانه و مبتنی بر همکاری و احترام متقابل تاکید داریم
همکاران ارجمند
فرایند تحول و گذار در نظام بینالملل به مرحله خاصی رسیده است. در بازتوزیع جدید قدرت، رویکردهای سلطهطلب، مطرودند و صدا و نقش کشورهای مستقل، بیشتر شنیده و مشاهده میشود. این تحول و گذار نیاز به راهبری و جهتدهی دارد تا به عاقبت نظامهای بینالمللی سابق گرفتار نشود. سرمایه تمدنی و معنوی که شکلدهنده ارزشهای مشترک قاره کهن آسیاست تضمین کننده نظم و جهانی است که ظلم و بیعدالتی و یکجانبهگرایی را نفی کرده و با آن به مقابله میپردازد. عنصر کلیدی در تضمین موفقیت این فرایند، همکاری و هماهنگی کشورهای مستقل است.
جمهوری اسلامی ایران با داشتن سابقه تمدنی و غنای فرهنگی، سیاست خارجی خود را بر اساس مفاهیم متعالی الهی- انسانیِ عدالت، معنویت، عقلانیت، اخلاق، آزادی و استقلال که جملگی، تضمینکننده رفاه و عزت ملتهاست بنا نهاده است و نمودهای آن را میتوان در مبارزه موفق با تروریسم و افراطگرایی، یاری مستمر آوارگان و مهاجرین افغانستان، دفاع از ملتهای مظلوم از فلسطین تا یمن، حمایت از حاکمیت ملی و تمایت ارضی کشورها از جمله در عراق و سوریه، مقابله با یکجانبهگرایی و سلطهگری در همه اَشکالِ آن و یاری همسایگان در روزهای سخت مشاهده کرد؛ این مسیرِ اقتدار، همواره در کنار شاهراهِ اصلی، یعنی پیشرفت همه جانبه ایران در جریان بوده است.
جمهوری اسلامی ایران خود را متعهد به این مسیر میداند و برای تحقق یک نظم عادلانه و مبتنی بر همکاری و احترام متقابل، بر سیاست همسایگی، چندجانبهگرایی و همگرایی پایدار تاکید میکند و در این راستا، بویژه با توجه به ظرفیتهای خود به لحاظ ژئوپلتیک، انرژی، حملونقل و نیروی انسانیِ با استعداد، آمادهی نقشآفرینی فعال و سازنده در شکلدهی و تقویتِ سازمانهای منطقهای و همچنین مخالفت با سیاستهای انحصارِ قدرت و یکجانبهگرایی هستیم.
همگرایی و امنیت در آسیا با منافع کشورهای سلطه طلب، سازگار نیست
دوستان و همکاران محترم
امنیت و همکاری لازم و ملزوم یکدیگرند که به صورت همافزا، رفاه ملی و توسعه منطقهای را به ارمغان میآورند. جمهوری اسلامی ایران به تامین منافع مشترک کشورهایِ مستقل از طریق همکاری باور دارد و این راهبرد را فارغ از تحولات بینالمللی ادامه خواهد داد. این رویکرد، موجب افزایش همکاری دولتها، رفاه ملتها و اعتمادسازی منطقهای خواهد شد. در مقابل، یکجانبهگرایی با تلاش در جهت بیثبات کردن کشورها، به دنبال آنست که مانع پیشرفت آنها و ناکام گذاشتنِ فرایندهای همگراییِ ملتهایِ مستقل شود. این مهم، بیانگر آن است که همگرایی و امنیت در آسیا با منافع کشورهای سلطه طلب، سازگار نیست و هر گونه تلاش برای بیثباتکردنِ ملتهای مستقل، اهداف و پیامدهایی فراتر از جغرافیای ملی را دنبال کرده و در واقع، ثبات و رفاه کشورهای منطقه را هدف قرار میدهد.
آنچه موجب وحشت سلطهگران شده، توجه ملت ایران به پیشرفت بر اساس «قدرت درونی خود» است
آقای رئیس،
همکاران گرامی؛
تجربه تاریخی ملت ایران بخصوص در چهار دهه گذشته، ادراک ارزشمندی از الزامات دستیابی همزمان به امنیت و پیشرفت را در اختیار ما قرار داده که اینک آن را با شما در میان میگذارم. ملت ایران هرگاه مسیر استقلال و پیشرفت را برگزیده با مخالفت زورمداران مواجه شده است که نمونه واضح آن کودتا و تحریم حتی در دوران قبل از انقلاب اسلامی خود بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی نیز اراده قلدرهای بینالمللی بهسرکردگی آمریکا این بوده که در مقابل اراده ملت ایران بایستند و حقوق و منافع آن را به چالش بکشند. در تمام این دوران، ملت ایران همواره با تهدیدهای مختلف همچون جنگ، تحریم، ترور، تلاش برای کودتا، تسلیح صدام به سلاح شیمیایی توسط اروپا و آمریکا برای قتل عام هموطنان و نهایتا پیمان شکنی و نقض عهد روبرو بوده است. ما به این باور رسیدهایم که راه استقلال و رفاه ملت ایران از طریق «قدرت همهجانبه» میسر است و این جز با اتکال به خداوند و اتکاء به مردم و همکاری با دوستان میسر نیست.
ملت ایران هم گزینه نظامی آمریکا را نامعتبر کرده است و هم، آنطور که خودشان اعتراف کردهاند، سیاست تحریم و فشار حداکثری را شکستی خفتبار داده است. اینک در پی ناکامی آمریکا در نظامیگری و تحریم، واشنگتن و متحدینش به سیاست بیثباتسازی متوسل شدهاند که قطعا شکست آنها را در پی دارد. آنچه موجب موفقیت ملت ایران شده و سلطهگران را به وحشت انداخته، توجه ملت ایران به پیشرفت بر اساس «قدرت درونی خود» است. لذا در فرایند تامین همزمان امنیت و پیشرفت، باید اولویت را به «قدرت درون زا» و ساز و کارهای تقویتِ آن اختصاص داد.
آسیای جدید نیازمند همکاری برای مقابله با چالشهای امنیتی، اقتصادی، رسانهای و سایبر است.
حضار محترم
با توجه به قرار گرفتن آسیا در کانونِ تغییرات جهانیِ در حال ظهور، حفظ و تقویت صلح در این پهنة گسترده، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است. سیکا و روح حاکم بر آن یعنی اعتماد متقابل، منافع مشترک، برابری، رایزنی مشترک، احترام به تنوع فرهنگی، تأکید بر ضرورت تحقق امنیت و توسعه مشترک برای همگان، سازوکار موثری است که در راستای تحقق و تقویت صلح و امنیت و ارتقای توسعه پایدار برای ملتهای آسیایی، نقشی بیبدیل داشته و یادگاری ارزشمند برای نسلهای آتی خواهد بود.
در این میان باید توجه داشت که طبیعتا کشورهایی که خود تروریسمپرورند نباید قواعد و مقررات مبارزه با تروریسم را تعریف کنند. قلدرهایی که نظام مالی جهان را به گروگان گرفته و به راهزنی ثروت ملتها مشغولند نمیتوانند شریک مطمئنی در شکل دهی به نظم نوظهور باشند.
آسیای جدید در جهان نوظهور نیازمند همکاری برای طراحی الگویی درونزا برای مقابلهی کشورهای مستقل با چالشهای امنیتی، اقتصادی، رسانهای و سایبر است. این مساله به خصوص در ایجاد نظام مالی مشترک و استفاده از ارزهای منطقهای، طراحی هنجارها و قواعد مبارزه با تروریسم و همچنین تقویت همکاریهای رسانهای اهمیت دارد.
امروز راهی جز پایان اشغالگری و کرنش در برابر رای ملتها وجود ندارد
روسای محترم دولتها
ایالات متحده و رژیم صهیونیستی دههها از طریق تجاوز، اشغالگری، آپارتاید، تجاوز و کشتار کودکان و غیر نظامیان در فلسطین، سوریه، عراق، یمن و افغانستان باعث ناامنی، خشونت، تروریسم و جنگ و اضطراب در منطقه شدهاند. راهی جز پایان اشغالگری و کرنش در برابر رای و حق ملتها در تعیین سرنوشت خود وجود ندارد.
در افغانستان، گذر از چرخه معیوب ناامنی و بیثباتی نیازمند عزمی جدی و برداشتن گامهایی عملی از طریق گفتگوهای سیاسی است که هدف آن تشکیل دولتی فراگیر با مشارکت همة گروههای قومی و مذهبی این کشور و اجرای تعهدات بینالمللی به ویژه تعهدات دوجانبه با همسایگان باشد.
از سوی دیگر، شکست قاطع تروریستهای تکفیری و پایان حکومت آنها در سوریه منجر به کوچ دادنِ هدفمند آنها به سمت شرق شده است که امنیت مناطق مختلف ازجمله آسیای مرکزی را با خطر روبرو میسازد. همانگونه که گسترش تروریسم در هر منطقهای، ضد امنیت آنجاست گسترش ناتو نیز تحت هر پوششی، تهدید کننده ثبات و امنیت مناطق میباشد.
تروریسم اقتصادی به عنوان تهدیدی همگانی نیازمند همکاری مستمر و پاسخ دستهجمعی است
جمهوری اسلامی ایران تروریسم را در هر شکلی از جمله تروریسم اقتصادی که به دنبال متوقف کردن رشد و توسعة اقتصادی کشورهای مستقل است، محکوم و با آن مقابله میکند. تروریسم اقتصادی یک تهدید همگانی است که نیازمند همکاری مستمر و پاسخ دستهجمعی است.
خانمها و آقایان،
آقای رئیس
امروزه جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند نقشآفرینی مؤثرتر سازوکارهای منطقهای برای ایجاد فرصتهای بیشتر جهت تعامل عینی کنشگران بینالمللی و حلوفصل مسالمتآمیز مسایل منطقهای و جهانی است.
ما بر این باوریم که دولتهای عضو سیکا با اعتماد به پیشینه تمدنی ریشهدار خود میتوانند روشهای موجود برای گسترش صلح و امنیت را بر مبنای دیپلماسی و تعامل همهجانبه مبتنی بر عدالت و معنویت استوار نمایند. قطعا جمهوری اسلامی ایران در پیگیری مستمر و تقویت چندجانبهگرایی مبتنی بر عدالت، همواره شریکی ثابت قدم خواهد بود.
مایلم بار دیگر از رئیسجمهور محترم قزاقستان به خاطر میزبانی خوب و شایسته، تشکر و قدردانی نمایم و برای دولت و مردم این کشور آرزوی سعادت و بهروزی دارم.
از توجه شما سپاسگزارم
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر ویژه سید ابراهیم رئیسی جمهوری اسلامی ایران نیازمند همکاری کشورهای مستقل یکجانبه گرایی رئیس جمهور بین المللی ملت ایران منطقه ای بی ثبات بر اساس ملت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۰۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقه
تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتختهای منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیمصهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط میشوند. شاید پیش از این تصور میشد اگر رژیمصهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانیها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگیهای مشابه دچار میشد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولتهای قدرتمند است نه موجودیتهای کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازلتر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولتها قابل توصیف نیست.
حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلیای بهصورت تلآویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زدهاند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سختترین سیلیهایی است که رژیم طی هفتههای اخیر خورده است. پس از آنکه رژیمصهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید.
این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولتهایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوشباورانه فکر میکردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد.
وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمیاش از تلآویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد.
حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیسجمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تلآویو به دیگران سرنوشت رژیمهای وابسته و دولتهایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفتهاند، نشان میدهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقهای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادیسازی روابط عربستانسعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیریها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی بهعنوان یکی از پیششرطهای عادیسازی توسط عربستان مطرح شده بود.
اهداف منطقهای آمریکا در ماه هفتم
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادیسازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شدهاند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن بهدنبال آن بودهاند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است.
1. پایان آبرومندانه جنگ
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوتهایی در چند جبهه جریان داشتهاند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبههای است به این صورت که با کاهش تنشها در یک جبهه، افزایش تنش در جبههای دیگر آن را جبران میکند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیستها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تلآویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر رژیم طی توافق آتشبس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب بهدنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادیسازی روابط با سعودیهاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تلآویو را عادیسازی کند. آمریکاییها اما به نظر میرسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادیسازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادیسازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز اینگونه تلقی میشد که ریاض کار سختتری برای ارتباط با تلآویو دارد، واشنگتن تلاش میکند برخلاف برداشتها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادیسازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادیسازی برای بازسازی و کنترل گروههای سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری میتواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروههای سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروههای سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادیسازی فعالیت کنند.
فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخههای درآمدی روابط است. اخذ پروژههای بزرگ کارخانههای آب شیرین کنی، ساختمانسازی و شهرکسازی و همچنین ایجاد باغها و مزارع کشاورزی در محیطهای سخت کویری از جمله حوزههای همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بیحاصلسازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادیسازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند.
2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیمصهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقهای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیریهای سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالیکه ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیمصهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تلآویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است.
3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج میبرند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمینهای امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هستهای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچکترین اقدام نظامی را انجام نداده است.
آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمینهای امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان میدهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطهای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیریها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودیها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد.
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانهای و لفظی اینگونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانههای مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمیرسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکاییها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند.
5. متفاوت شدن روسیه و چین
روسیه و چین در ماههای اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کردهاند که به زعم بسیاری بهخاطر سیاستهای پیشین این دو تعجببرانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کردهاند. با اینحال چنین دیدگاههایی با سنجش کاملی همراه نبودهاند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ بهویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است.
از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان میدهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاریها میان قدرتهای شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد.
6. توجیه عدم حمایت کامل از تلآویو
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهمترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته میشود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر میکردند هر کشوری که با تلآویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود میپرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودیها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکاییها دست به اقدامی نزدند اما هیچکس فکر نمیکرد این بیعملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود.
بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابیهای صهیونیستی و عربی گفته است «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت میکنم.» این سخنان اشارهای به برداشتها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است.
7. توجیه چتر سوراخ رژیم
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینهها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برونسپاری ماموریتها به متحدان منطقهای صورت میگرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی میشد.
واشنگتن تاکید میکرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیستها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتکخور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروههای شبهنظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را میکوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است.
برای مدتها اینگونه برداشت میشد که جنگ با شبهنظامیها سخت است و به همین دلیل آسیبهایی که تلآویو از نبرد با آنها میبیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم میتوانست با تجهیزات نظامی خود دولتها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بینالمللی داشته باشند، با تهدید روبهرو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند.
8. تامین مالی برای ترمیم ضعفهای پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دوهفتهای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یکهزار کیلومتری ایران تا سرزمینهای اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گستردهای را در اختیار داشت. به نظر میرسد طرح چتر پدافند منطقهای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینههای مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانههای جدید پدافند هوایی است تا سامانههای شکستخورده جایگزین شوند.
9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجادشده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان غربیاش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود میاندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکلگرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است.
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامینکنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. بهعنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشکهای بالستیک میانبرد از چین میتواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمیدهد. همچنین خرید از چین تقویتکننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولیدکنندگان غیرآمریکایی سلاح میتواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفتهتر به کشورهای منطقه ملزم سازد.
10. تامین هزینههای انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودیها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/